لوقا 3- مأموریت یحیای تعمید دهنده
- کار یحیای تعمید دهنده
- (2-1) در این آیات به توصیف دورۀ زمانی خاصی میپردازد و به رهبران سیاسی و مذهبی معاصر اشاره میکند.
در پانزدهمین سال فرمانروایی تیبریوس قیصر، هنگامی که پنتیوس پیلاتس والی یهودیه بود، هیرودیس حاکم جلیل، برادرش فیلیپس حاکم ایتوریه و تراخونیتیس، لیسانیوس حاکم آبیلینی، و حنّا و قیافا کاهنان اعظم بودند؛
- در پانزدهمین سال فرمانروایی تیبریوس قیصر: ترتیب تاریخی وقایع کتاب مقدس گاهی اوقات امری پیچیده است. از مستندات تاریخ نگاران مختلف میتوانیم دریابیم این وقایع در چه بُرهۀ زمانی رخ داده است اما بسیار دشوار و حتی غیرممکن است که بتوانیم دریابیم دقیقاً در چه تاریخی بوده است. بهترین و بیشترین تاریخی که تاکنون ارائه شده است بین سالهای 27 تا 29 میلادی است.
- تیبریوس قیصر… پنتیوس پیلاتس … هیرودیس … فیلیپس … لیسانیوس: لوقا در اینجا فهرستی از رهبران سیاسی زمان عیسـی را بیان میکند. لوقا هم مانند هر تاریخ نگار معتبری، چارچوبی واقعی و تاریخی ارائه میدهد و همین امر ثابت میکند انجیل او یک داستان خیالی نیست که با “یکی بود، یکی نبود” شروع شود.
- لوقا چیزی بیش از یک تسلسل زمانی را بیان میکند، او دربارۀ موضوعات تاثیرگذار و مفاهیم زمانی صحبت میکند.
- تیبریوس، امپراطوری بود که ظلم و خشونت او معروف بود.
- پنتیوس پیلاتس به دلیل قتل عامهای وحشیانۀ یهودیان در یهودیه و بیعدالتی نسبت به یهودیان مشهور بود.
- حاکمانی از خاندان هرودیس کبیر (هیرودیس، فیلیپ و لیسانیوس) به دلیل ظلم و فسادشان شناخته شده بودند.
- لوقا با بیان همۀ اینها، به مخاطبین خود و خوانندگان امروزی انجیلش ظلم و فساد اخلاقی امپراطوری روم، مخصوصاً در نواحیای مانند یهودیه را یادآوری میکند.
- واقعیت تاریخی این حاکمان فراتر از شک و تردید است. باستان شناسان شواهد مهم و غیرقابل انکاری را کشف کردهاند که ثابت میکند این افراد در زمانها و مکانهای مذکور زندگی و حکومت میکردند.
- وقتی هیرودیس کبیر از دنیا رفت، پادشاهیاش را بین سه پسرش، هیرودیس، فیلیپس و لیسانیوس تقسیم کرده بود. “لقب تتراخ[1] بطور لغوی به معنای حاکم بخش چهارم بود ولی بعدها این کلمه معنی گستردهتری پیدا کرد و به معنی حاکم هر بخش شد.” (بارکلی)
- حنّا و قیافا: لوقا همچنین رهبران مذهبی یهودیه را در زمان خدمت عیسـی نام میبرد. در حقیقت قیافا کاهن اعظم بود ولی پدرزنش حنّا تأثیر واقعی را در ردۀ کهانت داشت.
- ذکر نام این دو کاهن اعظم به ما خاطرنشان میسازد که رهبران مذهبی بیشتر از اینکه به خدمت خداوند تمایل داشته باشند به قدرتهای سیاسی متمایل بودند.
- در نوامبر 1990، مقبرهای کشف کردند که معتقدند مقبرۀ خانوادگی قیافاست. بر روی یک جعبۀ تدفین باستانی (تابوت باستانی) که مربوط به آن زمان بود، کتیبهای وجود داشت و بر روی آن نوشته شده بود یوسف، پسر قیافا. در آن جعبه بقایای جسد یک مرد 60 ساله یافت شد.
- (3-2) خدمت یحیای تعمید دهنده
کلام خداوند در بیابان بر یحیی، پسر زکریا، نازل شد. پس یحیی به سرتاسر نواحی اردن رفت و به مردم موعظه میکرد که برای آمرزش گناهان خود توبه کنند و تعمید گیرند.
- کلام خداوند در بیابان بر یحیی، پسر زکریا، نازل شد: یحیی از دوران جوانی در بیابان زندگی میکرد (لوقا 80:1) اما اکنون بوسیلۀ کلام خدا برانگیخته شد و شروع به انجام خواندگی نهایی خود کرد: یعنی پیشروی مسیح بودن.
- لوقا با دقت خدمت یحیی را در چارچوب تاریخی قرار میدهد زیرا “برای لوقا ظهور یحیای تعمید دهنده یکی از ارکانی است که تاریخ حول آن میچرخد.” (بارکلی)
- به مردم موعظه میکرد که برای آمرزش گناهان خود توبه کنند: کلمۀ آمرزش فقط به معنی بخشش نیست بلکه شامل آزادی و رهایی نیز میشود (همانطور که در لوقا 18:4 گفته شده است: مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران … اعلام کنم، و ستمدیدگان را رهایی بخشم). توبه میتواند برای همۀ کسانی که به آن روی میآورند، آزادی حقیقی در مسیح بیاورد.
- پیغام یحیی، دعوت به توبه بود. برخی اعتقاد دارند، بخش عمدۀ توبه مربوط میشود به احساسات، مخصوصا احساس غم و تأسف برای گناهشان. بسیار خوب است که ما برای گناهانمان احساس غم و تأسف داشته باشیم اما توبه یک امر “احساسی” نیست بلکه یک امر “کاربردی” است. یحیی به شنوندگان خودش میگفت طرز فکرشان را عوض کنند نه اینکه فقط برای کارهایی که انجام دادهاند احساس تأسف کنند. توبه، تغییر روش زندگی است نه احساس غم و اندوه در قلب.
- تعمید گیرند: هیچ چیز ناآشنا و عجیبی در این مراسم تعمید وجود نداشت (یک مراسم تعمید معمولی بود). تنها موضوع عجیب این بود که یهودیان میپذیرفتند تعمید بگیرند زیرا این نوع مراسم تعمید برای غیریهودیانی انجام میشد که میخواستند یهودی شوند. وقتی یک یهودی تعمید میگرفت، در حقیقت اعلام میکرد که “من به اندازۀ غیریهودیانِ بت پرست، گناهکار هستم.” این یک نشانۀ درست از توبۀ فروتنانه و تقدیم خود به خداوند است.
- “تعمید آب، چه از طرف جامعۀ گناهکار یهودی به عنوان امری کاربردی پذیرفته شود و چه بوسیلۀ مبلغین یهودی به غیریهودیان برای گرویدن به یهودیت موعظه شود، نمادی از پاکی روحانی از گناه است که در نتیجۀ بخشش است.” (پیت)
- تعمید آب با تعمید در مسیح متفاوت است (رومیان 3:6-4)، ما با فرو رفتن در آب، در مرگ و قیام مسیح شریک میشویم. یحیی تعلیم میدهد که انسانها برای اینکه با خدا عادل و از گناه پاک شوند، به این نوع تعمید نیاز دارند.
- (4-6) خدمت یحیی، تحقق نبوت ها بود.
در این باره در کتاب سخنان اشعیای نبی آمده است که:
“ندای آن که در بیابان فریاد برمیآورد،
راه را برای خداوند آماده کنید!
مسیر او را هموار سازید!
همۀ درّهها پر و همۀ کوهها و تپهها پست خواهند شد؛
راههای کج، راست و مسیرهای ناهموار، هموار خواهند گشت.
آنگاه تمامی بشر نجات خدا را خواهند دید.”
- در این باره در کتاب سخنان اشعیای نبی آمده است: لـوقا، یحیای تعمید دهنده را به یکی از نبوتهای اشعیای نبی ربط میدهد (اشعیا 3:40-5). یحیی خودش از روزهای نخست از این امر آگاه بود زیرا پدرش قبل از تولد او این موضوع را میدانست (لوقا 76:1-77).
- راه را برای خداوند آماده کنید: پیغام عظیم یحیی این بود که همه چیز درست خواهد شد، مسیح اینجاست تا کارهایی را انجام دهد که برای بشر غیرممکن است: پُر کردن درّهها، پست کردن کوهها، راست و هموار کردن راهها.
- یهودیان در آن زمان فکر میکردند، مشکل اصلی، رومیان بودند که از طریق سیاست آنها را مورد ظلم و ستم قرار میدادند. یحیی به آنها موعظه میکرد تا بفهمند مشکل واقعی خودشان هستند و نه “آنها” و به همین دلیل نیاز داشتند در رابطه صیح و عادلانه با خدا قرار بگیرند.
- آنگاه تمامی بشر نجات خدا را خواهند دید: راه مسیح باید آماده میشد زیرا که او برای تمامی بشر آمد.
- “به سادگی میتوان گفت، موضوع موعظۀ یحیی، نزدیک بودن ملکوت مسیح بود.” (پیت)
- پیغام یحیای تعمید دهنده
- (9-7) پیغام یحیی به جماعت
یحیی خطاب به جماعتی که برای تعمید گرفتن نزد او میآمدند، گفت: “ای افعی زادگان، چه کسی به شما هشدار داد تا از غضبی که در پیش است بگریزید؟ پس ثمرات شایستۀ توبه بیاورید و با خود مگویید که: “پدر ما ابراهیم است.” زیرا به شما میگویم، خدا قادر است از این سنگها فرزندان برای ابراهیم پدید آورد. هم اکنون تیشه بر ریشۀ درختان نهاده شده است. هر درختی که میوۀ خوب ندهد، بریده و در آتش افکنده خواهد شد.”
- ای افعی زادگان، چه کسی به شما هشدار داد تا از غضبی که در پیش است بگریزید؟ مورد خطاب قرار دادن حضار به عنوان افعی زادگان امر رایجی برای شروع موعظه نبود و پرسیدن اینکه “برای چه به اینجا آمدهاید؟” هم مقدمۀ خوشایندی به نظر نمیرسید اما هدف یحیی این نبود موعظهای کند که آنها خوششان بیاید و یا گوشهایشان نوازش داده شود.
- به سادگی میتوان فهمید یحیی شخص عجیب و خارقالعادهای بود. شخصی که این چنین موعظه میکند، در بیابان زندگی میکند، لباسهای غیرمعمول میپوشد و با خوردن ملخ و عسل زنده میماند، شخصی بسیار عجیب غریب بود. عیسی نخواست شخصی با ظاهری موقر، لباس هزار دلاری و مدل موی دویست دلاری پیشروی او باشد، خدا اغلب از اینگونه اشخاص استفاده میکند.
- با خود مگویید که: “پدر ما ابراهیم است.”: یحیی به آنها هشدار میدهد که پارسایی ابراهیم برای رستگاری آنها کافی نیست زیرا در بین آنها این طرز فکر رواج داشت که پارسایی ابراهیم برای نجات و رستگاری هر یهودی کفایت میکند و امکان ندارد هیچ یک از فرزندان ابراهیم، اسحاق و یعقوب به جهنم بروند.
- پس ثمرات شایستۀ توبه بیاورید: درخواست یحیی برای آوردن ثمرات شایسته، غیرمنطقی نبود زیرا توبۀ حقیقی همیشه ثمره دارد- و مهم ترین ثمرۀ زندگی مسیحی، محبت است (غلاطیان 22:5 و اول قرنتیان 1:13-3).
- (14-10) پیغام یحیی به افرادی خاص
جماعت از او پرسیدند: “پس چه کنیم؟” پاسخ داد: “آن که دو جامه دارد، یکی را به آن که ندارد بدهد، و آن که خوراک دارد نیز چنین کند.” خراجگیران نیز آمدند تا تعمید بگیرند. از او پرسیدند: “استاد ما چه کنیم؟” به ایشان گفت: “بیش از اندازۀ مقرر خراج مستانید.” سربازان نیز از او پرسیدند: “ما چه کنیم؟” گفت: “به زور از کسی پول نگیرید و بر هیچ کس افترا مزنید و به مزد خویش قانع باشید.”
- پس چه کنیم؟: تعالیم یحیی کاملاً معمولی بود. او از مردم میخواست تا هرچه دارند با یکدیگر تقسیم کنند، با دیگران به انصاف رفتار کنند و بدجنس و ظالم نباشند، به هر آنچه دارند قانع باشند؛ اینها چیزهایی هستند که ما به کودکانمان یاد میدهیم.
- امین بودن در چیزهای کوچک، نشانهای از توبۀ حقیقی است، گاهی اوقات فکر میکنیم خداوند از ما میخواهد برای اثبات حقیقتِ توبۀ مان کارهای بزرگ و یا غیرممکن انجام دهیم اما بیشتر وقتها خداوند به صداقت و امانت ما در کارهای کوچک نگاه میکند.
- “ای مرد، او تو را از آنچه نیکوست آگاه ساخته است؛ و خداوند از تو چه میطلبد، جز آنکه انصاف را به جای آری و محبت را دوست بداری، و با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی؟” (میکاه 8:6)
- بیش از اندازۀ مقرر خراج مستانید…. به زور از کسی پول نگیرید و بر هیچ کس افترا مزنید و به مزد خویش قانع باشید: یحیی باور نداشت که خراجگیری و سربازی، ذاتاً کارهای شر هستند. او از آنها نخواست تا شغلشان را کنار بگذارند بلکه از آنها خواست با صداقت و امانت در کارشان رفتار کنند.
- رومیها از طریق مناقصه، حق جمعآوری مالیات را به بالاترین پیشنهاد دهنده میدادند. از آنجایی که مأمور جمع آوری مالیات از این راه مخارج خود را تأمین میکرد سعی میکرد بیشتر از مالیات مقرر از مردم پول بگیرد تا بتواند بیشترین سود را ببرد. به همین دلیل این افراد نزد مردم منفور بودند.
- این مأموران مالیات برای دولیت روم کار میکردند و اکثر آنها افرادی حریص و طماع بودند به همین دلیل عموم مردم آنها را خراجگیر مینامیدند زیرا به نفع دولت روم کار میکردند.” (تراپ)
- (18-15) یحیی به تعمیدی عظیمتر اشاره میکند.
مردم مشتاقانه در انتظار بودند و با خود میاندیشیدند که آیا ممکن است یحیی همان مسیح باشد؟ پاسخ یحیی به همۀ آنان این بود: “من شما را با آب تعمید میدهم، امّا کسی تواناتر از من خواهد آمد که من حتی شایسته نیستم بند کفشهایش را بگشایم. او شما را با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد. او کج بیل خود را در دست دارد تا خرمنگاه خویش را پاک کند و گندم را در انبار خویش ذخیره نماید. امّا کاه را در آتشی خاموشی ناپذیر خواهد سوزانید.” و یحیی با اندرزهای بسیار دیگر به مردم بشارت میداد.
- مردم مشتاقانه در انتظار بودند و با خود میاندیشیدند که آیا ممکن است یحیی همان مسیح باشد: یحیی چنان تأثیراتی ایجاد کرده بود که مردم با خود میاندیشیدند ممکن است او مسیح موعود باشد امّا او بجای انکه محبوبیت خود را افزایش دهد و خود را جلال دهد، همۀ جلال را به مسیح داد و گفت او تواناتر از من خواهد آمد.
- من حتی شایسته نیستم بند کفشهایش را بگشایم: ربّیهای زمان عیسی فکر میکردند، معلمان این حق را دارند که از پیروانشان بخواهد هر کاری برای آنها انجام دهد حتی کفشهای آنها را از پایشان دربیاورد و این تقاضا بیش از حد تحقیرآمیز بود، با اینحال یحیی میگوید که او حتی لایق نیست چنین کاری برای عیسـی انجام دهد.
- برای یحیی دلایل بسیاری وجود داشت که باعث غرورش شود اما او همواره فروتن بود. او تولدی معجزهآمیز داشت، زندگی او نبوت شده بود، خوانده شده بود تا وعدههای نبوتی عظیم را تحقق بخشد، معلمی قدرتمند بود و پیروان بسیاری داشت.
- ” فکر میکنید چه دلیلی وجود داشت که یحیی همیشه جایگاه مناسب خودش را حفظ میکرد؟ آیا به این دلیل نبود که او دیدگاه عظیمی نسبت به سرور خود داشت و حرمت زیادی برای او قائل میشد؟ ای برادران بخاطر شناخت کم ما از مسیح است که جایگاه مطمئنی در حضور خدا نداریم و او نمیتواند در هرچیزی به ما اعتماد کند حتی در چیزهای کم. ” (اسپورژیون[2])
- یحیی هم جدی بود و هم فروتن. این یک ترکیب کاملاً نادر است.
- او شما را با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد: یحیی گفت مسیح با تعمیدی متفاوت میآید. ریزش روحالقدس موعود، قسمتی از عهد جدید بود. اکنون در اینجا به تعمید و ریزش روحالقدس بر جانها وعده داده میشود. اینها چیزهایی بودند که در اعمال رسولان وقتی که رسولان برای مردم دعا میکردند و بر آنها دست میگذاشتند، تجربه میشد (اعمال 6:6، 17:8، 3:13-4 و 6:19).
- او کج بیل خود را در دست دارد تا خرمنگاه خویش را پاک کند و گندم را در انبار خویش ذخیره نماید: مسیح تعمیدی از آتش میآورد، آتش بر طبق نیاز هم میتواند پاک سازد و هم میتواند از بین ببرد؛ آتش کاه بیارزش را میسوزاند. قدرت خداوند همیشه قدرتی تبدیل کننده و تقدیس کننده است.
- مسیح، کسی است که خوبی را از بدی جدا میسازد و گندم را از کاه جدا میکند. او کج بیل خود را در دست دارد. یهودا از پطرس جدا شد، دزدان روی صلیب از یکدیگر جدا شدند.
- (19-20) شجاعت پیغام یحیی آشکار میشود.
امّا چون هیرودیس حاکم، دربارۀ هیرودیا، همسربرادرش، و نیز شرارتهای دیگری که کرده بود، از یحیی توبیخ شد، او را به زندان افکند و بدین گونه خطایی دیگر بر خطاهای خود افزود.
- امّا چون هیرودیس حاکم، دربارۀ هیرودیا، همسربرادرش، و نیز شرارتهای دیگری که کرده بود، از یحیی توبیخ شد: رابطۀ بین هیرودیا و هیرودیس، پیچیده و گناه آلود بود. هیرودیس عموی او بود و هیرودیا همسر برادرناتنیاش بود. هیرودیا وقتی با هیرودیس ازدواج کرد هم برادرزادۀ شوهرش محسوب میشد و هم خواهر ناتنیاش.
- بر طبق متونی که در عهدعتیق دربارۀ ازدواج و روابط جنسی بیان شده است مانند لاویان 16:18 و 21:20 میتوان دریافت که مردان از ازدواج و داشتن رابطه جنسی با همسر برادرشان منع شده بودند و به همین دلیل ازدواج هیرودیس در نظر خدا محکوم بود.” (پیت)
- او را به زندان افکند: از آنجایی که یحیی این چنین جسورانه برای حقیقت ایستاد و فساد اخلاقی هیرودیس را محکوم کرد، هیرودیس نیز او را مجازات کرد.
- یوسفوس میگوید هیرودیس به این علت یحیی را دستگیر کرد زیرا از تأثیر او بر مردم میترسید و این نفوذ و قدرت میتواند باعث شورش علیه او شود زیرا مردم آماده بودند هرآنچه که یحیی میگوید را انجام دهند.” (بارکلی)
- یحیی عیسی را تعمید میدهد.
- (21)
هنگامی که مردم همه تعمید میگرفتند و عیسـی نیز تعمید گرفته بود.
- هنگامی که مردم همه تعمید میگرفتند: در اینجا یک نکتۀ قابل توجه به کار یحیای تعمید دهنده وجود داشت و آن این بود که عدۀ بسیاری برای توبه و تعمید نزد او آمدند. یک روز، در میان جمعیت، عیسـی نیز آمد تا تعمید بگیرد.
- عیسـی نیز تعمید گرفته بود: عیسی نیز تعمید گرفت اما نه به این دلیل که گناهکار بود و احتیاج به توبه و رهایی از گناهانش را داشت بلکه او این کار را انجام داد تا کاملاً خود را با گناهکاران یکی سازد. این همان قلبی بود که او را هدایت کرد تا در نهایت با گرفتن گناهان بشر بر خود، به سوی صلیب برود.
- (21b- 22) شهادت الهی بر خداوندی عیسـی
دعا میکرد، آسمان گشوده شد و روح القدس به شکل جسمانی، همچون کبوتری بر او فرود آمد و ندایی از آسمان در رسید که ” تو پسر محبوب من هستی، و من از تو خشنودم.”
- دعا میکرد: به تکرار و تأکید لوقـا بر دعا توجه کنید. نویسندگان اناجیل دیگر نیز این شرایط را توصیف میکنند اما فقط لوقا اشاره میکند که این اتفاق زمانی رخ داد که عیسی در حال دعا کردن بود.
- روح القدس به شکل جسمانی، همچون کبوتری بر او فرود آمد و ندایی از آسمان در رسید: سه شخصیت تثلیث را میتوانیم در این تصویر ببینیم. روح القدس به شکل جسمانی همچون کبوتری بر او فرود آمد و آنگاه ندایی از آسمان یعنی صدای خدای پدر شنیده شد و پسر محبوب تعمید گرفت.
- شهادتی دیدنی مبنی بر نزول روحالقدس بر عیسـی وجود داشت. چیزی شبیه اتفاقی که در روز پنطیکاست برای رسولان افتاد هنگامیکه زبانههای آتش بر آنها قرار گرفت.
- “این صحنهای را که در زندگی عیسـی میبینیم را میتوانیم در تاریخ کلیسا نیز مشاهده کنیم زمانیکه کلیسا برای مأموریت مقدس خود در میان مردمان مسح شد و روغن مقدس الهی بر آن قرار گرفت و با گذشت قرنها به آرامی ادامه یافت و تازه شد.” (مایر)
- تو پسر محبوب من هستی، و من از تو خشنودم: بدون شک این صدا از آسمان بود. کسی که تعمید گرفته بود، یک گناهکار نبود، او بیگناه و پسر خداوند بود که هرچند با گناهکاران یکی شده بود اما پدر از او خشنود بود.
- تو پسر محبوب من هستی تکرار آیۀ مزامیر7:2، مزامیر جلال مسیحایی است.
- من از تو خشنودم: تکرار آیه اشعیا 7:42 است که عیسـی را به عنوان خادم رنجدیده معرفی میکند.
- من از تو خشنودم: عیسـی خدمت زمینی خودش را با برکتی از جانب پدر و قدرت روح القدس آغاز کرد. در عیسـی میتوانیم این موارد را ببینیم:
- در عیسـی میتوانیم بشنویم که پدر به ما میگوید، این پسر محبوب من است، من از تو خشنودم.
- در عیسـی روح القدس میتواند بر ما نازل شود و ما را قوت و برکت بخشد.
- نسب نامۀ عیسـی.
- (23a) سن عیسی زمان شروع خدمت.
عیسـی حدود سی سال داشت که خدمت خود را اغاز کرد.
- حدود سی سال داشت: در باور یهودیان، شخصی که سی ساله است یعنی به بلوغ کامل رسیده است. کاهنان نیز خدمت خود را در سی سالگی آغاز میکردند (اعداد 2:4-3).
- (23b- 38) شجره نامۀ عیسی به قلم لـوقا
او به گمان مردم پسر یوسف بود، و یوسف، پسر هالی، پسر متّات، پسر لاوی، پسر ملکی، پسر یَنّا، پسر یوسف، پسر متّاتیا، پسر عاموس، پسر ناحوم، پسر حَسلی، ، پسر نَجّای، پسر مَئَت، پسر مَتّاتیا، پسر شِمعی، پسر یوسف، پسر یهودا، پسر یوحَنان، پسر ریسا، پسر زِروبابل، پسر شِئَلتی ئیل، پسر نِیری، پسر مَلکی، پسر اَدّی، پسر قوصام، پسر ایلمودام، پسر عیر، پسر یوشع، پسر الیعازر، پسر یوریم، پسر متّات، پسر لاوی، پسر شمعون، پسر یهودا، پسر یوسف، پسر یونان، پسر ایلیاقیم، پسر مَلیا، پسر مینان، پسر متّاتا، پسر ناتان، پسر داوود، پسر یسای، پسر عوبیدف پسر بوعز، پسر سلمون، پسر نحشون، پسر عمیناداب، پسر اَرام، پسر حصرون، پسر فارص، پسر یهودا، پسر یعقوب، پسر اسحاق، پسر ابراهیم، پسر تارَح، پسر ناحور، پسر سُروج، پسر رَعو، پسر فالَج، پسر عابِر، پسر شالَح، پسر قَینان، پسر اَرفَکشاد، پسر سام، پسر نوح، پسر لامَک، پسر متوشالح، پسر خنوخ، پسر یارِد، پسر مَهَلَل ئیل، پسر قینان، پسر اَنوش، پسر شِیث، پسر آدم، پسر خدا.
- او به گمان مردم پسر یوسف بود: برطبق رسوم باستان، نسب نامه از سمت پدر نوشته میشد و نه مادر و این امر برای شرایط منحصربفرد مادر باکره یک مشکل محسوب میشد.
- شرحی که متی از داوود به بعد ارائه میدهد با گزارش لـوقا تفاوت دارد، در حالیکه هردوی این گزارشها به یوسف ختم میشود. بهترین توضیحی که برای این مطلب وجود دارد این است که به نظر میرسد لوقـا شجرۀ مریم را دنبال میکند (اجداد واقعی عیسی) و متی، شجرۀ یوسف را دنبال میکند (اجداد قانونی عیسی از طریق فرزندخواندگی). این دیدگاه لـوقا را میتوانیم در عبارت کلیدی ” او به گمان مردم پسر یوسف بود” دریابیم.
- لوقـا نسب نامه را از یوسف شروع کرد زیرا در نگارش صحیح نسب نامه نباید نام هیچ زنی ذکر شود و لوقا میخواست نگارش صحیح را به کار برد.
- پسرِ… پسرِ…: در حقیقت نسب نامهای که لوقـا از عیسـی ارائه کرد، غیرمعمول و عجیب نبود. یوسفوس شجرۀ نامۀ خودش را از “پیشینۀ عمومی” ثبت میکند (آنتوبیوگرافی، پاراگراف 1). این امر آنقدر رایج بود که ربّی معروف، هیلل، پیشینۀ خود را با اشاره به ثبتهای عمومی، از داوود پادشاه اثبات میکند.
- پسر آدم، پسر خدا: لوقا، نسب نامه را تا آدم ادامه میدهد تا نشان دهد عیسـی به تمامی بشر تعلق دارد و نه فقط به یهودیان.
- نسب نامههای این چنینی شاید زیاد وجود نداشته باشد اما این نسب نامه، ثابت کرد که عیسی از نسل بشر است و به انسان بودن عیسـی اعتبار بخشید. یک مترجم کتاب مقدس از قبیلهای دور، نسب نامهها را حفظ کرد زیرا فکر میکرد اینها مهمترین قسمت انجیل هستند وقتی این کار را به پایان رساند، مردم قبیله متحیر شدند و به او گفتند ” تو میخواهی بگویی این عیسی یک انسان واقعی با یک پیشینه و اجداد واقعی است؟ ولی ما هیچ نظری درباه اش نداریم!”